جدول جو
جدول جو

معنی قر و لند - جستجوی لغت در جدول جو

قر و لند
سخنی که زیر لب از روی خشم گفته می شود، قرقر
تصویری از قر و لند
تصویر قر و لند
فرهنگ فارسی عمید
قر و لند
(قُرْ رُ لُ)
اعتراض و ناخشنودی نمودن از کاری یا از کسی به سخنان نامفهوم. زیر لب غریدن. با کردن صرف شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قر و لند کردن
تصویر قر و لند کردن
سخنان درشت و نامفهوم گفتن از سر خشم و به حالت اعتراض
فرهنگ فارسی عمید
(غُرْ رُ لُ)
آهسته حرف زدن از سر خشم و اعتراض. غرغر. غر. قر. قرقر. رجوع به غر و غر زدن شود.
ترکیب ها:
- غر و لند زدن. غر و لند کردن. رجوع به همین ترکیب هاشود
لغت نامه دهخدا
(سَ رُ بَ)
عهد و عصر. در محاوره گویند که فلان کار در سر و بند فلان پادشاه واقع شد. (غیاث) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قهر و تند
تصویر قهر و تند
((قَ رُ تُ))
خشم و غضب
فرهنگ فارسی معین
کوهی در بیست و هفت کیلومتری جنوب شهرستان کتول به ارتفاع
فرهنگ گویش مازندرانی